ثانیه ها که میروند دنبال هم ، من میمانم و خیال تو
و تو که دور تر از من ، دور تر از هر آنچه در خیال میپرورانم
ایستاده ای خموش
باد که میوزد آرام ، بوی تو در لحظه هایم می پیچد و لبخند...
بر لبان خشکیده ام برق میزند
تو با منی ، تو در منی
تا هر کجا که میخواهی باش ، دور باش به خیال خود... ولی ...
در من ته نشین نمیشوی
هرگز ، هرگز ، ... این را بدان تا ابد...
وقتی بهار تمام شکوفه های خود را ...از تو وام میگیرد
من با عطر خیال تو سرمست می شوم.
سلام و با تبریک سال نو
امیدوارم امسال .. یک سال خوب براتون باشه
به این سایت هم سری بزنید ....
pcp.iranarena.com
عزیزم اگه مایل به تبادل لینکی خبر بده
سحر جون منم لینکت کردم گلم
بازم سر بزنیا
من با عطر خیال تو سرمست می شوم.
چه شعر زیبایی.